السلام علیک یا ابا عبد الله
سلام
در پست نفاق با نقاب دانشجو قول داده بودم در مورد تاریخچه روز دانشجو فکر کنید تا مطلبی برای تکمیل داشته های شما تقدیمتون کنم. ببینید:
ما سربازان جنگ نرم خود را فرزندان این ملت و نظام می دانیم و در سخت ترین شرایط فتنه سال گذشته جان بر کف در برابر تمامی دسیسه های دشمن در جبهه مجازی ایستادیم و شدیدترین توهین ها و انتقادها را تحمل کردیم و برای سلامت نظاممان دم بر نیاوردیم
ما دلمان برای این نظام می سوزد و گاها نمی توانیم ناعدالتی هایی را که مطمئنا سهواً و نه عمداً بر ما وارد می شود را ببینیم.
یادمان نمیرود موضع گیری شجاعانه حضرتعالی را پس از هتک حرمت عاشورای حسینی که فرمودید: « قوه قضائیه با سران فتنه به شدت برخورد می کند و اشدّ مجازات را برایشان در نظر می گیرد.» مطمئنا از شخصیت فرهیخته و برجسته ای همچون شما اگر غیر از چنین موضع گیری می شنیدیم باید تعجب می کردیم.
ریاست محترم قوه قضائیه؛ ما همچنان بر محاکمه سران فتنه پافشاریم. چون احساس می کنیم هتک حرمت عاشورای حسینی، تعرض به بیت المال و اموال عمومی، برهم زدن نظم جامعه ومخدوش نمودن امنیت کشور و از همه مهمتر متزلزل ساختن جایگاه بین المللی وخوراک آماده نمودن برای دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران جرمهایی نیستند که بتوان به راحتی از کنار آنها گذر کرد و باید با محاکمه سران فتنه قاطعیت قوه عدلیه نظام جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش بر همگان اثبات گردد و با محاکمه آنان ارواح طیبه شهدایی همچون غلامحسین کبیری ها شاد شود .
جناب آقای لاریجانی؛اگر در مقاطعی از زمان انتقادی از سران نظام و قوای سه گانه و علی الخصوص قوه محترم قضائیه وارد می کنیم فقط و فقط از سر دلسوزی است و هیچ برهان دیگری مبیّن این عمل ما نیست.
حضرت آیت الله لاریجانی، این را بدانید که ما در سپاه شما و در لشکر نظام هستیم و اجازه هیچ گونه سوء استفاده ای را به دشمنان نمی دهیم.
اگر ما در آستانه هفته امر به معروف و نهی از منکر از قوه قضائیه انتقادی روا دشتیم برهانی نمی شود برای دشمنان سودجو که بخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و جو را به نفع خودشان تغیردهند.
ما سربازان جنگ نرم و وبلاگنویسان عرصه سایبر اعلام میکنیم با تمام وجود به عدالت قوه قضائیه ایمان داریم و اگر هم انتقادی بوده و هست فقط از جایگاه یک سرباز است و لاغیر.
دشمنان سودجو بدانند از این راه و با نیت تفرقه افکنی بین نیروهای مذهبی چیزی عایدشان نمی شود و مسیر را اشتباه آمده اند.
دوام توفیقات شما را از خداوند متعال تحت توجهات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم خواستاریم و از شما استدعا داریم انتقادهای ما را من باب رابطه نزدیکی که با شما احساس می کنیم تلقی فرمایید که واقعا جز این نیست.
اجرکم عندالله.جمعی از فعالان فضای سایبر
حسین قدیانی چه کرد که سایتو او را این چنین کردند
امروز سایت حسین قدیانی بسته شد . حسین قدیانی کیست ؟ غیر از یک بچه حزب اللهی که گوش به فرمان ولی فقیه خویش قلم می زند و در جبهه حق علیه باطل نبرد می کد ؟ ایا چند سوال و درد دل از فضای امروز قوه قضا می بایست این چنین واکنشی داشته باشد ؟ انتقاد و سوال در نگاه حضرت آقا این چنین باید پاسخ داده شود ؟
دلم می گیرد وقتی سربازان سید علی با هزار امید و آرزو قدمی برای عملی شدن فرمایشات حضرت اقا بر می دارند و آن زمان که قدمی بر آسمان پرواز می نهند بالشان شکسته می شود .
میر حسین موسوی کارش به جایی رسیده است که حتی طرفدارانش و آن هایی که ایشان را تشویق می کردند، به مانند همیشه بی اساس و بی دلیل، شخص مذکور را به باد تمسخر می گیرند.
۳ روز تا ۱۶ آذر مانده و تمامی رسانه های حامی فتنه گران در حال دعوت همه جانبه از دانشجویان برای شرکت در تظاهرات و راه اندازی اعتشاشات دیگر. این در حالیست که از عباراتی استفاده می کنند که دقیقا آن را در فتنه پارسال شعار می دادند: نترسید نترسید ما همه با هم هستیم. البته این شعار از جایی برمی خیزد که آن ها خودشان یقین دارند تعداد محدودی هستند و حتی با این اوضاع و احوالی که دارند و این اعتشاشات و تخریب اموال عمومی و مزاحمت های بیشمار برای مردم، همان تعدادی هم که به موسوی رای داده بودند، در حال حاضر احساسی جز نفرت نسبت به آنان ندارند. به همین دلیل تاکید دارند که حداقل همین چند نقری هم که برایشان باقی مانده است با هم هماهنگ باشند تا بتوانند کاری کنند و از جهتی این طور اعلام می کنند که دیگران را هم تشویق کنند تا به آن ها بپیوندند و چه قشری بهتر از دانشجو و چه مناسبتی بهتر از روز دانشجو که دانشجویان، آن را همیشه گرامی می دارند؟ دانشجوها خود به خود به دلیل آن اتفاقات سال ۱۳۳۲ این روز را برای خود مهم می دانند پس چه بهتر که همچنین روزی برای سو استفاده انتخاب شود؟!
راستی به نظرتون چرا سو استفاده؟ آیا به تاریخچه روز ۱۶ آذر مربوط است؟! اصلا تاریخچه ۱۶ آذر را می دانید؟ خوشحال میشم نظرتون رو بدونم. این کلیپ را ببینید و در مورد این سوالات فکر کنید تا با پست بعدی در خدمت شما باشم.
از همان روز های اول که نامزدهای انتخاباتی اعلام آمادگی کردند تا مردم به آن ها رای دهند و به عنوان رئیس جمهور انتخاب شوند، شور و حال زیبایی برپا بود. همه پر انرژی و شادمان از تغییرات و تنوعی که در امور روزمره زندگیشان ایجاد می شد و همچنین انتخاب شخص دوم مملکت که اجرای امور کشور به همت و پشتکار و درستکاری او بستگی دارد. بحث تمام محافل کوچک و بزرگ، انتخابات دهم ریاست جمهوری بود.
حرف و حدیث هایی به گوش می رسید که از سوی اصلاحات، سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی یا مهدی کروبی نامزد این انتخابات خواهند بود. هر روز که خبری به گوش می رسید که سید محمد خاتمی آمد، فردای آن روز این خبر تکذیب می شد اما در نهایت مشخص شد خاتمی به نفع میر حسین موسوی کناره گیری کرد تا موازی کاری نشود. بعد از اتمام فرصت نام نویسی جهت نامزدی انتخابات، اسامی چهار نفر اعلام شد.
تبلیغات آغاز شد. همایش های مختلف از سوی هر چهار نامزد انتخابات، برگزار شد. کمی آنطرف تر از میدان ونک وقتی به سمت مترو شهید حقانی حرکت می کردم صدای بلند موسیقی به گوش می رسید که توجه افراد را به خود جلب می کرد. در میان آن صدای بلند موسیقی تبلیغات محسن رضایی نیز به گوش می رسید. با نگاه به چهار راه جهان کودک طاق نصرتی دیده می شد آراسته به گل و سبزه و پوسترهای تبلیغاتی این فرد. کمی بالاتر از میدان ونک، وقتی به سمت میرداماد حرکت می کردم صدای موسیقی یار دبستانی به گوشم خورد که البته با تغییراتی به نفع محمود احمدی نژاد استفاده می شد. مراکز تبلیغاتی میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم که تعدادی علنی و تعداد بسیار زیادی مخفی بود که بعدا معلوم شد به جای تبلیغات، مشغول پیریزی فتنه و سو استفاده از احساسات و شور جوانی بسیاری از جوانان بودند. انتخاب رنگ از اولین اقدامات برای پیشبردن انقلاب مخملین و رنگی بود که در ذهن خود داشتند. گردهمایی هایی که در آن محرم و نامحرم، انقلاب و بنیانگزار آن، شعور و عفت و ... همه و همه نادیده گرفته شد. لحظه اعلام فوت امام خمینی (ره)، کسی که همین طرفداران میر حسین موسوی، دلیل اعتراض به نظام جمهوری اسلامی را منحرف شدن این نظام از آرمان های او اعلام کرده بودند، به سخره گرفته شد.
لحظه ورود خاتمی به ورزشگاه و توهین به امام خمینی (ره)
البته از این نوع توهین ها در زمان تبلیغات و بعد از آن هم زیاد دیده شد. آن هم از سوی افرادی که خودشان و هوادارانشان ادعای ادب داشتند و می گفتند ادب مرد به ز دولت اوست.
مسخره کردن هموطنان آذری توسط سید محمد خاتمی
نزدیکی های غروب بود که در راه خانه پیاده به سمت پل سید خندان می رفتم. صدای سوت و کف و دست به گوشم رسید.
خب البته عشق و عاشقی سن و سال نمی شناسد و با آنکه اگر این کوفتی(عشق پیری) بخواهد کار دست آدم بدهد، بدجوری کار دستت می دهد که بیا و ببین باز هم مردم رعایت نمی کنند و به شدت هم بابت این بی توجهی دچار مشکلات عدیده ای می گردند.
نمونه این مشکلات هم برای خانم شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل در سال های دور (دوران سید محمد خاتمی) پیشامد کرده.
خانم نامبرده اخیراً گفته است:
من و اوباما شایسته جایزه صلح نوبل بودیم!